زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

ابن مالک

اِبْنِ مالِك، ابوعبدالله محمد بن مالك حمادی يمانی (427-487ق / 1036-1094م)، تاريخ‌نگار يمنی معاصر با علی ابن محمد صُلَيحی، داعی فاطمی و سرسلسلۀ دولت صليحيان يمن. تاريخ وفاتش را ح 473ق (حبشی، 94) و ح 470ق (سيد، ايمن، 92) نيز ذكر كرده‌اند. از زندگانی، استادان و شاگردان وی چيزی نمی‌دانيم. هرگونه آگاهی در مورد او برگرفته از رسالۀ خود وی با عنوان كشف اسرار الباطنية و اخبار القرامطة است. ابن مالك می‌نويسد: گزارشهايی كه از بدنامی و بدكرداری صليحی و پيروان مذهب او زبان‌زد مردم بود و مورد انكار صليحی قرار می‌گرفت، وی را بر آن داشت تا در جرگۀ صليحيان درآيد و راست و دروغ آنچه را كه به اين مذهب نسبت می‌دهند، دريابد و از اسرار و آموزشهای پيروان آن آگاه گردد (ص 192)، اما شْتروتمان در مقدمه‌ای كه بر فصل پنجم (بيان مذهب الباطنية و بطلانه) كتاب قواعد عقائد آل محمد تأليف محمد بن حسن ديلمی نوشته است، پس از بيان اين نكته كه ديلمی در تأليف اين كتاب از رسالۀ ابن مالك بهره جسته، ابن مالك را از سران زيديه شمرده كه مهارت ويژه‌ای در اخبار اسماعيليان داشته است (ص «ط»). ابن مالك (همانجا) می‌افزايد كه چون در همۀ معانی مذهب قرمطيان نيك كاوش كرد، از آن روی گردانيد و بر آن شد كه كفر و گمراهی پيروان اين مذهب را در اين رساله هويدا سازد تا هيچ مسلمانی به دام آنان گرفتار نيايد.
اين رسالۀ مختصر (32 ص) از دو بخش فراهم آمده است: بخش نخست به بررسی نظريات و آموزشها و تأويلهای قرمطيان در خصوص معناي آيات قرآن اختصاص يافته و در آن از نواب و داعيان اين فرقه و از شيوۀ پرورش فريفتگان اين دعوت سخن رفته و مراتب آموزش آنان را به شرح زير برشمرده شده است: مرحلۀ اول، آموزش نماز است كه با تأويل آيۀ 43 از سورۀ بقره: «وَاَقيمُوا الصَلٰوةَ وَاَتُوا الزَّكٰوةَ: نماز را برپای داريد و زكات بدهيد»، آن را سالانه يك بار برگزار می‌كنند. مرحلۀ دوم رواشمردن شراب و قمار است با تأويل آيۀ 32 از سورۀ اعراف: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللهِ الَّتی اَخْرَجَ لِعِبادِه وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزقِ: بگو چه كسی زينتهايی را كه خدا برای بندگانش پديد آورده و خوردنيهای خوش طعم را، حرام كرده است؟». مرحلۀ سوم روا شمردن روزه خواری و تعبير از روزه به سكوت و خاموشی است، با تأويل آيۀ 26 سورۀ مريم: «فَقولی اِنّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمٰنِ صَوْماً فَلَنْ اُكَلِّمَ الْيَوْمَ اِنْسيّاً: برای خدای رحمان روزه نذر كرده‌ام و امروز با هيچ بشری سخن نمی‌گويم». مرحلۀ چهارم برگرداندن معنای طهارت به پاكی قلب با بی‌اعتبار شمردن احكام شرع در باب طهارت و نجاسات و تأويل آيه‌های مربوط به آن است. مرحلۀ پنجم كه از ديدگاه قرمطيان نهايت سعادت به شمار می‌آمده، عبارت است از روی آوردن به بهشت دنیوی (به پيروي از بهشت اخروی) با تعبيری خاص كه به بهره‌وری اشتراكی از زنان می‌انجاميده است.
ابن مالك می‌افزايد كه داعی قرمطی پس از آموختن هر مرحله 12 دينار به عنوان «قربانی» می‌گرفته است (صص 193-195). بخش دوم كتاب به شرح چگونگی ريشۀ دعوت قرمطيان و تاريخ و دعات آنان اختصاص يافته است. ابن مالك ظهور عبدالله بن ميمون قدّاح (276ق / 889م) در كوفه را ريشۀ اين دعوت دانسته و او را فيلسوف، ستاره‌شناس، دانا به همۀ مذهبها و خدمتگزار اسماعيل بن جعفر صادق (ع) و از احبار يهود از فرزندان شلعلع از شهر سلميۀ شام شمرده كه به اسلام تظاهر می‌كرده است (ص 196-197). كلام ابن مالك در اين مورد خالی از تشويش نيست، زيرا اسماعيل بن جعفر صادق (ع) در 143ق وفات يافته است و مسلماً عبدالله بن ميمون نمی‌توانسته، خدمتگزار او بوده باشد. همچنين وی در جای ديگري از كتاب (ص 200) قداح، پدر عبدالله، را از دعات باطنيه شمرده است. و اين مطلب نيز با آغاز شدن دعوت باطنيه با ظهور عبدالله بن قداح سازگار نیست. ابن مالك در اينكه چرا قرمطيان را به يهودی تبار بودن متهم ساخته، گويد كه ايشان يهوديان را به وزارت و حكومت می‌گمارند و آنان را بر جان و مال مسلمانان مسلط می‌سازند (ص 200). نيز در بررسی تبارنامۀ قرمطيان اين گمان را كه آنان از فرزندان محمد بن اسماعيل بن جعفر صادق (ع) هستند، رد می‌كند (ص 199). سپس به ذكر اخبار ميمون قداح و خروجش از سلميه به سوی كوفه می‌پردازد و در اخباری كه از ابوسعيد جَنابی به هنگام ورودش به مكه در 317ق / 929م نقل می‌كند، كشتار دسته جمعی 000‘13 هزار نفر از حجاج و منع فريضۀ حج و كندن حجرالاسود و انتقال آن به احساء را بدو نسبت می‌دهد (200-201). ابن سمره (ص 77) نيز همين واقعه را به نقل از ابن مالك باز گفته است، در حالی كه اين حادثه توسط ابوطاهر سليمان جنابی برادر ابوسعيد به وقوع پيوسته است (ابن اثير، 8 / 207).
مؤلف در ادامۀ سخن، به ذكر احوال حسن بن مهران معروف به مقنع، محمد بن زكريا و علی بن فضل جدنی يمانی و آنچه او در خوار شمردن شرع و حلال داشتن محرمات انجام داده، پرداخته و سپس اخبار فرزندان منصور و آغاز دولت صليحيان در يمن و قيام علی بن محمد صليحی و دعوت قرمطيان در ح 439ق / 1047م را آورده است. اين رساله با وجود مخالفت با صليحيان، در تحقيق پاره‌ای رويدادها به ويژه وضع سرزمين يمن از نظر دينی در ايام زمامداری صليحيان و قيام علی بن محمد صليحی و بررسی تاريخ باطنيه، مرجعی مورد اعتماد و مستند است (همدانی، 7؛ حبشی، 94) و براي بيشتر نويسندگانی كه با دعوت خلفای فاطمی در يمن مخالفت می‌ورزيدند و همۀ تاريخ‌نگاران سنی يمن چون ابن سمره (ص 76- 78) و جندی، شايان اعتماد بوده است (سيد، فؤاد، 78). برخی از محققان معاصر برآنند كه اطلاعات جندی در سلوك و خزَرجی در كفايه دربارۀ ابن مالك برگرفته از كشف اسرار الباطنية و اخبار القرامطة است (EI2).
برنارد لويس رسالۀ ابن مالك را كهن‌ترين نوشته‌ای می‌داند كه در آن اصل فاطميان، از يهود دانسته شده است (ص 82). به نظر می‌رسد كه اين رساله پيش از فضائح الباطنيۀ غزالی نوشته باشد (حبشی، همانجا؛ قس: بدوی، «ج»).
كشف اسرار الباطنية نخستين بار در 1357ق / 1939م از روی نسخۀ كتابخانۀ سوهاج (مصر) با مقدمۀ محمد زاهد كوثری (سيد، ايمن، 92)، سپس در 1374ق / 1955م به پيوست التبصير فی الدين اسفراينی و سرانجام در 1379ق / 1959م در مصر به چاپ رسيده است.

مآخذ

ابن اثير، الكامل؛ ابن سمرۀ جعدی، عمربن علی، طبقات فقهاء اليمن، به كوشش فؤاد سيد، قاهره، 1957م؛ ابن مالك، محمدبن ابی الفضائل، «كشف اسرار الباطنية و اخبار القرامطة»، همراه التبصير فی الدين ابوالمظفر اسفراينی، به كوشش محمد زاهد كوثری، قاهره، 1374ق / 1955م؛ بدوی، عبدالرحمن، مقدمه بر فضائح الباطنيۀ ابوحامد غزالی، قاهره، 1383ق / 1964م؛ حبشی، عبدالله محمد، مصادر الفكر العربی الاسلامی فی اليمن، صنعا، مركز الدراسات اليمنية؛ سيد، ايمن فؤاد، مصادر تاريخ اليمن فی العصر الاسلامی، قاهره، 1974م؛ سيد، فؤاد، حاشيه بر طبقات فقهاء اليمن (نك‍ : ابن سمرۀ جعدی در همين مآخذ)؛ شْتروتمان، مقدمه بر بيان مذهب الباطنية و بطلانه، اثر ديلمی، استانبول، 1938م؛ لويس، برنارد، تاريخ اسماعيليان، ترجمۀ فريدون بدره‌ای، تهران، 1362ش؛ همدانی، حسين بن فیض الله، الصليحيون، قاهره، 1359ق؛ نيز:

EI2.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.